سپیده وروز مادر
چند شب پیش به مناسبت میلاد حضرت فاطمه (س) و روز زن و مادر در رزدانس(اقامتگاه) جشن خوبی گرفتن برای ما که دور از خونواده ایم این جشن ها خیلی خوبه چون دور هم جمع می شیم و یه صفایی داره مخصوصا بچه ها اگه بدونن چنین برنامه ای هست از چند روز قبل برنامه ریزی می کنن
دخملی ما هم وقتی بچه ها رو می بینه سر از پا نمی شناسه چنان ذوقی می کنه دنبال اونا بدو بدو می کنه اسم چنتا شون هم یاد گرفته و صداشون می کنه هر کاری کردیم که ازش عکس بگیرم نشد یعنی یه جا بند نمی شد حسابی بازی کرد طوری که تارسیدیم خونه خوابش برد
سپیده خانم لباس خوشگلشو پوشیده میخادبره جشن(مامانی کدوم گل سر رو بزنم)
بابایی زود باش عکس بگیر داره دیرمون میشه
همسری ، روز مادر زحمت کشیدن و دسته گل زیبایی برای من و یکی برای سپیده اورده بود اما سپیده هردوی اونا رو می خواست(آخه من قبول ندارم دسته گل مامانی ازمال من بزر گتره)
مامانی زود باش بذار تو گلدون تا پژمرده نشن