سلااااااااام
سلام به دوستان خوبم امیدوارم حال همگی خوب باشه
سپیده جان دختر گلم مامان یه مدتی تنبل شده بودن و وب دختری رو آپ نمی کردن وهی اونمو می سپردن به بابایی که این کارو کنه بابا هم وب خودشو خوشگل ومشگل می کنه ولی وبت دختری رو نهههههههه
مامانی وقتی بزرگ شد حال بابایی رو حسابی بگیر
خوب ازاین مدت بگم که دخترم دوسالش شد و یه جشن سه نفری گرفتیم البته دوس داشتیم دوستانی که دراینجا هستیم دور هم جم شیم ولی متاسفانه به دلیل کمبود جا نشد انشالا سال بعدی دخترم یه جشن خوب برات می گیریم وجیب بابایی رو حسابی خالی می کنیم
اون شب هر کاری می کردیم که بشینی که حداقل چندتا عکس ازت بگیریم نمی شد همش دنبال بادکنک هابودی به چندتا هم راضی نمی شدی می گفتی اونارو هم که آویزونه بهم بدین
تواین مدت یه بار با دوستان رفتیم سواحل مدیترانه وسپیده حسابی آب تنی کرد اولش که می ترسید ولی بعدش یه زور میخاستیم بیاریمش بیرون حسابی برنزه شده بود که تا چند روز رنگش عوض شده بود تابستون بود هوا گرم گرم اون روز با کمع دوستان خیلی خوش گذشت و سپیده و با جمع شدن بچه ها دور هک کلی ذوق میکنه