سپیدهسپیده، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

گل دخترم سپیده

سپیده آشپز باشی

1390/12/8 20:18
1,974 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به مامانا ونی نی های گل و گلاب

هر وقت میخام برم تو آشپزخونه میبینم سپیده بدو بدو زودتر از من به آشپزخونه رسیده چون اگه پاش به آشپزخونه برسه و ببینه من درحال آشپزی یا هم زدن چیزی هستم اون هم گیر میده که بغلش کنم که ببینه دارم چه کار می کنم این روزا این کاراش برام عادی شده اگه لباسمو بکشه می فهمم منظورش چیه

ولی برای اولین بار که این کارو کرد نمی فهمیدم منظورش چیه همش لباسمو می کشید که بغلش کنم خوب منم همین کارو می کردم می دیدم نه این دختر این جوری راضی نمی شه هی همش اخم و قهر می کرد بعد دیدم ای کلک قاشقمو میخاد که غذا رو هم بزنه اگه بدونین که چقدر برای من وبابایش جالب بود و چقدر هم ذوق کردیم و باباییش زود رفت دوربین آورود تا از شیطنتش عکس بگیره تا وقتی بزرگ شد ببینه که برای خودش چه هنرمندی بوده                                            

چاره نداشتیم مجبور شدیم اونو بذاریم رو کابینت تا اینجوری راضیش کنیم و دست از سرمون برداره

         

اینجا دیگه هر چه بهش می گفتی بسه مگه راضی میشد و قاشقو ازش میگرفتیم که بیاریمش پایین اعتراضشو باداد زدن نشون میداد      

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان حنا
9 اسفند 90 3:44
سلام عزیزم خوبی؟؟؟؟؟؟؟ آفرین به سپیده جون آشپزباشی عزیز دلم خوب کاری میکنی از الان داری آشپزی میکنی اونقت که بزرگ شدی مثل مامان خودت با سلیقه و کدبانو میشی سپیده عزیزمو ببوس و مواظبش باش
مامان پریسا
10 اسفند 90 12:55
خانم خانمها میخواد به مامانش کمک کنه.
مامان پارسا جیگر
10 اسفند 90 19:18
جونم عزیزم نازی داری از الان تمرین می کنی
مامان ریحانا
11 اسفند 90 1:14
سلام آفرین به آشپز کوچولو حالا چی درست می کردید قلیه ماهی ؟
خاله سودابه
13 اسفند 90 0:26
سلام به مادر و دختر مهربون مرسی که سر زدی اما من دیر به وبلاگم رسیدگی کردمو کامنت شما رو خوندم ماشالا چه دخمل شیطونی از حالا میخوای آشپزباشی باشی عسیسم
مامان الینا
13 اسفند 90 15:17
ای جااااااااااااااان خاله جون الان که برای تو خیلی زوده فردا انتظارا بالا میگیره خوش به حال شوهرت از الان که تمرین کنی حتما بهترین آشپز میشی
عمه مریم
14 اسفند 90 20:23
به برادر زاده ی اشپز ما اشپز حرفه ای میشه رو عمه اش رفته
مامان ثنا و ثمین
14 اسفند 90 20:38
قلفون اون قاشق دست گرفتنت عسیسم.مواظب باش نسوزی عکسهای تفریحتون هم خوشمله.ببوس این اشپز باشی رو
خاله سودابه
15 اسفند 90 2:31
سلام دیگه قسمت نشد بریم پیش ریحانا جون آره هوای معتدل و لطیف داره :راستی تا یادم نرفته بگم شما و گل دختر به تولد خاله سودی دعوتین منتظر حضور گرمتون هستم
بارون با طعم مدیترانه
17 اسفند 90 12:45
سلام عزیزم روزهای خوبی رو دارید تجربه میکنید با کارهای جدید سپیده جون خیلی واظبش باش دختر شیرینیه خدا براتون نگهش داره
فریده
19 اسفند 90 14:31
سلام مواظب این خانم آشپزباشی جیگرطلای ما باشـــــــــــید. بچمون خدای نکرده جـــــــــیز نشه تازه خانم و آقای موسوی؛ زیاد هم خوشحال نباشید چون وقتی بزرگ شد دیگه برای شما آشپزی نمیکنه بلکه .......
مامان رها
17 فروردین 91 8:31
وای خدای من که همه بچه ها و کاراشون مثل همه رها هم خیلی به آشپزی و این کار علاقه داره می دونم چی می گی حالا دیگه بی خیال نمیشه بیاد کنار امان از دست این شیطونکا